موس جدیدم رو دوس دارم 

خوشم میاد هی باهاش کلیک میکنم 

صداش باحاله! 

 

- خلم ، نه؟؟ 

سخته  

همه چیزو به تو بسپارم و بی خیال شم 

سخته 

اما باید بتونم 

میتونم 

چرا باید سر دربیاری که من واسه چی مامان نیستم؟ 

برو خدارو شکر کن امروز حالم خوبه ، والا حالتو می گرفتم

فکر نمی کنم تو این مدت کسی بیشتر از تو اعصاب منو داغون کرده باشه

دلم درد میکنه 

دلم دستای خوب و گرمت رو میخواد

میدونم امروز برات روز بدی بود 

رئیس هات بهت گیر دادن و سرت هم داد زدن 

کارمند بی دست و پائی رو که پارتی بازی کرده بودی و به زور استخدامش کرده بودی رو بیرون کردی 

من هم که آینه دقت بودم و هستم و اینجا حالت رو گرفتم  

.... 

زندگی همینه دیگه 

غصه نخور

یعنی فکر میکنم اگه من نباشم و هندلت نزنم آب از آب تکون نمیخوره ها! 

حالا ببین! 

داره دوباره نزدیک میشه ، روزهای اینچنینی ، سرد ، با اون مانتوی بافتنی_کرم رنگم و اون شال_راه راه که دیگه ندارمشون ، یه روز_عصر زمستونی ، تو راه_برگشت به خونه ، دیدمت با اون بارونی_بلند_مشکی ات! که هنوز داریش! و امروز صبح برات شسته بودمش و پوشیدی  

یادته؟ 


چیزی نمونده ، آخر_همین ماه بود .... 

مثلن حالا در رو بستی و پشت اون داری پچ پج میکنی و خودت رو لوس و بقیه رو ضایع میکنی که چی بشه آخه؟  

نمیفهمی هیشکی اینجا دوستت نداره لچک به سر جان؟ 

یعنی ما پست فطرتیم که دوست نداریم کسانیکه که دوستشون نداریم به جائی برسن؟